بیت کوین؛ یک پارادوکس سیاسی
بیت کوین یک پروتکل پولی غیرسیاسی برای بشریت امروزی است و در جهانی زاده شده که اسیر دست نظامهای سیاسی و زور است.
هرگاه دربرابرعملی که احساس میکنیم ناعادلانه است سکوت کنیم، طرف بیعدالتی را گرفتیم. آنان که در مواجه با بیعدالتی همواره منفعل هستند، دیری نخواهد گذشت که طوق بردگی بر گردن خود خواهند افکند «جولیان آسانژ»
زیستن در جهانی که عمیقا سیاسی و قطبی شده با طنز تلخی عجین شده است. تا آنجا که نظامی غیرسیاسی و تغییرناپذیر از اطلاعات کمیاب و ارزش ظهور یافته است.
بیتکوین به عنوان یک پروتکل، شدیدا غیر سیاسی است. این پدیده به هر سنخ باور یا مرام سیاسی بیتفاوت است. عمدا خنثی است و از این حیث کما و بیش با هرچیزی در این جهان مضحک تضادی عریان دارد. بیتکوین نسبت به نژاد، دین، قومیت، جنسیت، قد، رنگ مو و پوست، رنگ چشم، شکل و تیپ بدن، اسم، زبان، محل زندگی، دارایی یا بیشمار عوامل شناسایی و متمایزکننده خنثی است.
بیت کوین فارغ البال هر تراکنشی را از یک شخص به شخص دیگر پردازش میکند. تنها استثنا در این میان پایبند نبودن شما به قواعد شبکه است یا نپرداختن کارمزدی است که برای پردازش هر تراکنشی مشخص شده است. کافی است که این دو قاعده را رعایت کنید، تراکنش شما انجام خواهد شد.
اینجاست که پارادکسی سیاسی در ذات بیت کوین لانه میکند. این پارادکس، واقعیتی است که اتفاق افتاده است. وجود بیت کوین حاکی از آن است که گروهی از افراد به دنبال خلق فناوری با همان مشخصاتی که بیت کوین دارد، بودند. در حالیکه خود پروتکل غیر سیاسی است اما اقدام به ایجاد آن شدیدا سیاسی است.
هنگامی که کسی برای اولین بار با بیت کوین مواجه میشود، چیزهای زیادی از سیستم فعلیمان که تا به حال نامرئی بودند دستگیرش میشود. به یکباره دیگر نمیتواند دنیا را مثل قبل ببیند. پیش از آنکه بیت کوین پا به عرصه بگذارد ما سیستمی برتر یا چیزی برای مقایسه نداشیتم که در پرتو آن ویژگیهای شکننده و ضعیف نظام جاریمان را با ارائه چشم اندازی جایگزین برجسته کند.
ما اکنون صاحب چیزی هستیم که میتوانیم نظام جاریمان را با آن مقایسه کنیم. از قرار معلوم، خلق بیت کوین تصدیق این امر است که داشتن نظام پولی (شبکه ارزش) متمرکز که اجازه میدهد افرادی با قدرت اجرایی از آن بر علیه دیگران استفاده ابزاری و ناعادلانه کنند، عمیقا نادرست و غیر اخلاقی است. این نظام تشویقی به افراد بخاطر ایفای نقش در بازیهای سیاسی پاداش میدهد به ویژه به افرادی که با این بازیها به مرکز این سیستم نزدیکتر میشوند و بطور نامتوازنی نسبت به کسانی که دور از هسته قدرت هستند، سود و فایده میبرند.
ماهیت حاصل جمع صفر نظام جاری نقص اساسی دیگری در نظامنامه سیستم بانکداری مرکزی است، اما شاید از نظر طراحان این سیستم این نقیصه خصیصه آن باشد. این روند ناعادلانه در طول زمان شتاب میگیرد زیرا آنهایی که در مرکز این سیستم هستند به افزایش عرضه واحدهای پولی به بهای نابودی کاربران این شبکه و سرانجام خود شبکه ادامه میدهند.
ظهور فناوری که آن را بیت کوین مینامیم چه بسا مهمترین کنش سیاسی تمام قرون باشد. این فناوری تماما مخالف با نظام جاری و هرچیزی است که نظام جاری در خدمت آن عمل میکند. بیت کوین این تصور را رد میکند که شخصی باید میان دو انسان منفرد برای معامله با یکدیگر قرار بگیرد یا اینکه نهادی یا گروهی باید نسبت با دیگران چنین قدرتی را داشته باشد. یا منکر این است که شما برای دسترسی به شبکه انتقال ارزش و استفاده از این امتیاز لازم است که هویتتان معلوم باشد و حریم خصوصیتان را از دست بدهید. بیت کوین این را هم رد می کند که مرزهای معینی که به دست گروههای انسانی ترسیم شده است روی داد و ستد افراد با یکدیگر تاثیر گذار بگذارد. در نهایت بیت کوین منکر این ادعای نظام فعلی است که میگوید حق ازادانه معامله یکی از حقوق اساسی بشر نیست.
بیت کوین رأیی در مخالفت با سیستم فعلی و ارزشهایی است که این سیستم کنونی سعی کرده است در ذهن بسیاری از افراد ایجاد کند از این حیث در ذات خود سیاسی است.
زیبایی بیت کوین در این است که برخلاف نظام جاری، هرگز شما را وادار به استفاده از آن نمیکند. هرگز قدرت خودش را بر شما یا هیچکس دیگری تحمیل نمیکند. این شبکه صرفاً مشوقهای عالی خود را عرضه میکند. هیچ فردی روی آن کنترل یگانه ندارد، ازاینروی هیچکس نمیتواند چنین قدرتی را به دست آورد. بیت کوین نظامی بیعیب و نقص است که شفافیت جریان اطلاعاتی ناب را از هر نودی به نودی دیگر در این شبکه فراهم میکند. این سیستم در تملک هیچکس نیست. در این سیستم هیچ ساختار سلسله مراتبی وجود ندارد و در توزیع اطلاعات آن عدم توازنی وجود ندارد بدین شکل که یک نود روی نودی دیگر اعمال قدرت کند.
محال است که از وجود آن حیرت نکنیم و از ماهیت آن شگفتزده نشویم. یک پروتکل پولی غیرسیاسی برای بشریت امروز که زاده شده در جهانی که اسیر دست نظامهای سیاسی و زور است. همانطور که ژولیان آسانژ در نقلقول ابتدایی آورده است، هنگامیکه یک بیعدالتی به چشممان میآید بر سر دوراهی قرار میگیریم: میتوانیم منفعل باشیم و جزیی از این بیعدالتی شویم و در این روند خود را به برده قدرت تبدیل کنیم یا با انتخاب شبکه آزادی که بیت کوین است قدمهای اساسی در مخالفت با چنین بیعدالتی خواهیم برداشت.
همراهان گرامی جهت مشاهده اخبار بروز ارز دیجیتال و فارکس می توانید به وبسایت تبریز فایننس مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید