چرا قیمت دلار افزایش می یابد؟
قیمت دلار
تورم و نرخ آن در ایران در طول دهههای گذشته، از نظر رسانههای گوناگون، نگرانکننده و بالا خوانده شدهاست. ادعای غیرعلمی لزوم افزایش قیمت دلار متناسب با اختلاف نرخ تورم میان تورم رایج در ایران و آمریکا؛ پیش فرضی غلط با نتیجه گیری غلط است؟ برای درک بهتر این مسیله تا آخر این مقاله همراه تبریز فایننس باشید.
فرمول محاسبه نرخ تورم
برای محاسبه ی میزان افزایش سالانه ی قیمت دلار فرمول ساده ای وجود دارد به این صورت است که نرخ تورم سالانه ی ایران منهای نرخ تورم آمریکا کرده و درصد به دست آمده را به اضافه ی نر دلار سال های پیش خواهد بود، برای مثال طبق آمار به دست آمده اسفند ماه سال 1400 نرخ دلار ایران تقریبا 24850بود و اکنون برای چندین سال است نرخ تورم ایران بین 40تا35 درصد طیق آماری که اعلام شده است و برای چندین سال است که نرخ تورم آمریکا هم 2درصد است.
اگر این دو عدد را باهم تفریق کنیم به یک درصد 36% می رسیم و اگر این 36 درصد جمع شود همان 24850، نرخ مناسب امسال یعنی سال 1401 به دست می آید که حدود 34 هزار تومان است و اختلاف زیادی با نرخ فعلی ندارد یعنی اگر در حال حاضر قیمت دلار بالای 34 باشد حباب است و اگر قیمت زیر 34 باشد قیمت دستوری است. طبق این آمار درسال 1401 قیمت ایده آل 34 هزار تومان است و در سال 1402 قیمت 46500، سال 1403 قیمت 63600، سال 1404 87 هزار تومان و در سال 1405 نرخمان حدود 120 هزار خواهد بود.
این آمار طبق روال قبل است یعنی طبق نرخ تورمی است که سال های پیش ایران و آمریکا داشته و اگر با این روال پیش برود این قیمت ها به دست می آید، ولی اگر اتفاقات دیگرخ رخ بدهد مثلا برجام امضا شود باز هم این قیمت به دست می آید شاید با کمی تاخیر. حال به نظر شما وضعیت اقتصادی با وضعیت قبلی پیش خواهد رفت؟
نظریه یک تحلیل گر اقتصادی برای نرخ تورم ایران
با اشاره به مطالب مطرح شده، در برخی رسانهها مبنی بر لوزم رشد قیمت دلار منتاسب با رقم اختلاف نرخ تورم میان تورم حاکم بر اقتصاد امریکا و ایران (با عنوان درامد ریالی هزینه دلاری) می توان گفت: اصولا این نظریه که اگر دو کشور فاصله نرخ تورم معنادار داشتند باید نرخ ارز متناسب با اختلاف تورم بین آنها جهش کند به هیچ وجه نظریه علمی نیست چراکه نظریههای تعیین نرخ ارز با نظریه تبیین رفتار نرخ ارز متفاوت است و هیچ نظریه علمی در این زمینه وجود ندارد.
یکی از کارشناسان ارشد و تحلیلگر اقتصاد بینالملل با بیان اینکه نتیجه گیری غلط و پایه و اساس تحلیل برخی رسانهها در دامن زدن به انتظارات برای افزایش قیمت دلار قرار گرفته است؛ افزود: اینکه ادعا شود، چون نرخ تورم در امریکا 2 درصد و در ایران بین 40تا35 درصد است لذا نرخ ارز در ایران متناسب با این اختلاف نرخ تورم تعدیل شود؛ هیچ اعتبار علمی ندارد.
این تحلیگر اقتصاد بین الملل خاطرنشان کرد: از مجموع ۹ نظریه علمی درج شده در کتب مرجع مالی فقط یک نظریه بیان میکند چنانچه نرخ ارزی افزایش پیدا کرد “ممکن ” است افزایش نرخ ارز متاثر از تفاوت نرخ تورم دو کشور باشد، اما در همین نظریه هم تاکید شده “ممکن است ” نه اینکه قطعا این اتفاق میافتد ضمن اینکه برای این نظریه هم دست کم شش پیش شرط تعیین شده است که از جمله به لزم وجود “جریان ازاد سرمایه”، ” نداشتن کالای تجارت ناپذیر” و یا “وجود اشتغال کامل ” اشاره کرد که هیچ یک از این پیش فرضها در مورد روابط اقتصادی میان ایران و امریکا برای تبیین رفتار ارز اصولا وجود ندارد ضمن اینکه عنصر تحریم در این تحلیل اصولا نایده گرفته شده است.
این تحلیگر اقتصاد بین الملل تنها راه حل مشکلات اقتصادی در جهان جدید را تعریف جایگاهی جدید برای اقتصاد ایران عنوان کرد و تصریح کرد: ایران از سال ۱۳۳۳ پیش از شکل گیری کنسرسیوم نفتی تا سال ۱۳۸۹ یک معامله کلان با امریکا و غرب داشت به طوری که در مقاطع مختلف ایران به امریکا نفت و یا امنیت خلیج فارس را میداد و در مقابل مواد اولیه و کالای سرمایه یا اساسی وارد میکرد و این معادله امروز با ورود نفت شیل به اقتصاد امریکا اساسا از بین رفته است و معاملات کلانی که براساس ان حکمرانی اقتصاد ایران بر پایه ان شکل گرفته بود دیگر کارایی ندارد.
وی افزود: در سایه این تحولات ایران بدون هیچ هزینهای از شبکه پرداخت دلار پایه خارج شد و امروز همه ابزارهای ما در حوزه حکمرانی اقتصادی معکوس کار میکند به گونهای که حتی صادرات هم بعضا به دلیل فقدان نظام پرداخت رسمی به سود اقتصاد ما نیست و کارکرد آن عملا به خروج سرمایه تبدیل شده است چراکه در نظم گذشته ایران به ساختار پرداخت رسمی دسترسی داشت و حتی اگر امریکاییها همه داراییهای بانک مرکزی را هم مصادره میکرد این نظام پرداخت راهها را باز میکرد.
این تحلیگر اقتصاد بین الملل تنها راه حل در شرایط کنونی تغییر ساختار پرداخت خارجی کشور عنوان کرد و هدف اصلی را تعریف بهره مندی ایران از اقتصاد، جهانی باشد به عبارتی چه مقدار میتوانیم نفت بفروشیم؟ چه مقدار کالا میتوانیم وارد میکنیم؟
کشوری مثل ایران سیاست پولی مستقل قابل اجرا نیست اگر نتوان سیاست ارزی مشخص و قابل سیاست گذاری داشته باشیم و در کشوری مثل ایران سیاستگذاری ارزی محقق نخواد شد اگر ساختار پرداخت خارجی رسمی اتخاذ نشود و در غیر اینصورت به صورت مکرر به تناقضات پیاپی در فصول مختلف تجاری و در دورههای مختلف تحریمی مواجه خواهیم شد.
وی تاکید کرد: در مجموع باید گفت امکان احیای حکمرانی اقتصادی در گرو بازگشت به سر ریل توسعه است و آنچه که در ابتدا و انتهای این زنجیره متوالی را به هم متصل میکند اساسا مسئله ذخایر خارجی سیاست ارزی است.
و در آخر ایران باید برای خود در جهان تعرف ایجاد کنیم دنیایی که نفت خلیج فارس به عنوان یک ابزار ژئوپلوتیک کار نمیکند راهی پیدا کنیم، دنیای جدید اینگونه است که بعد از کرونا و جنگ اوکراین کشورهای زمین پایه به دنبال نحوه اتصال خود از مسیر اوراسیا را تعریف کنند اینکه ایا چین میتواند راه زمینی به اروپا پیدا کندیا خیر؟ و همه کشورهای دریا پایه تلاش میکنند مانع از این اتصال شوند و جمهوری اسلامی ایران برپایه همین واقعیت میدانی جدید در صدد توسعه تجارت با همسایگان و نقش افرینی در پیمانهای منطقهای همچون شانگهای و اوراسیا است.
برای مطالعه مقالات بروز در زمینه های ارز دیجیتال، فارکس پرایش اکشن RTM می توانید به سایت تبریز فایننس مراجعه کنید.
اگر سوالی یا پیشنهادی دارید میتوانید با ما در میان بگذارید تماس: 09389635840
دیدگاهتان را بنویسید